مطلب بسیار خواندنی درباره نهم ربیع الاول :
  • دکتر سيد جعفر شهيدي احتمال داده است برخی از بزرگان قریش مثل مغيرة ( مالک ابولولو ) در ترورِ عمر نقش داشته اند زيرا از سختگيري های عمر به تنگ آمده بودند . ر .ک. تاريخ تحليلي اسلام ص 129 و 130  آنچه ديدگاه ايشان را تقويت می کند اينست که عمر در روزهای آخر گفته بود می خواهد شيوه اش را در تقسيم بيت المال تغيير داده ، مساوات را برگزيند که اين می توانست موجب نگراني برخی  از بزرگان قریش شده آنان را به طراحی برای قتل عمر وادار کند. طبق این نظریه ابولولو فریبِ چند عربِ قریشی را خورده و آلت دست آنان شده است.
         همچنين برخي از محققان از سخنانِ کعب الاحبارِ يهودی قبل از ترورِ عُمَر احتمال داده اند که کعب الاحبار از نقشه ی ترورِ عُمَر آگاه بوده است. حجة الاسلام استاد رسول جعفریان در تاریخ خلفا این دیدگاه را نقد کرده-اند.ر.ک. تاریخ خلفا صفحه 105تا 109 .
    موضع امیرمومنان (ع) درباره ی ترور عُمَر :
          بی شک اگر امام علی(ع) درگیری فیزیکی با دستگاه خلافت را صلاح می دیدند خودشان از همان آغاز اقدام  می کردند ولی از آنجا که چنین درگيری را متعارض با مصالح عالیه اسلام می دانستند لذا دست به شمشير نبردند. ايشان گرچه در آغاز با ابوبکر بیعت نکردند اما بعدا که دیدند چاره ای نیست - احتمالا برای پرهیز از جنگ داخلی و نیز خطر ارتداد تازه مسلمانها و نیز خطرحمله رومیان به قلمرو اسلامی - با ابوبکر بیعت کردند. بعدا هم با عمر و بعد با عثمان طبق مصالح اسلام و برای وحدت بیعت
    کردند. بيعت ايشان از ترس و احساس ضعف نبود زیرا ایشان شجاعترینِ عرب بوده ، از هيچ فداکاری برای اسلام دریغ نمی کردند. در  طول بیست  و پنج سال امیرالمومنین(ع) بخاطر حفظ اسلام خون جگر خورده ، صبر می کردند.
            همچنین هیچگاه در منابع قدیم نیامده که امیرمومنان(ع) قتل عمر را تایید کرده باشند. البته اگر کسانی بخواهند در مورد اين مسائل به کتاب های صد سال اخیر استناد کنند قطعاً از روش علمی فاصله گرفته اند
    زیرا در مسائل تاریخی باید به منابعی استناد کرد که به زمانِ رویدادِ مورد بحث نزدیکتر باشند. لذا باید به تاریخهای شیعه و سنی در قرنهای نخست رجوع کنیم. از این رو آثار شيخ کليني(ره) و صدوق(ره) و مفيد(ره) و شيخ طوسي(ره) و... به مراتب معتبرتر از سخنان برخی از متاخران است.( مثلاً بحارالانوار که در اوایل قرن دوازدهم توسط علامه مجلسی(ره) تالیف شده  از نظر اعتبار هرگز قابل مقایسه با آثار قدمای شیعه(رضوان الله علیهم) نیست.
         در تواريخ آمده ابولولو پس از آسيب زدن به عمر در حالِ امامت جماعت   تعدادی از نمازگزارانِ صف اول را نیز مورد حمله قرار داد و زخمی کرد که برخی به خاطر جراحات درگذشتند. حال براستي آیا می توان گفت امام علی(ع) راضی بودند که عمر درمسجد و در حال نماز ترور شود؟ آیا مسجد احترام ندارد؟! آیا امام علیه السلام به زخمی شدن چند بی گناه راضی بودند؟!  آیا امام راضی بودند عمر در نظر آیندگان بجای اینکه مورد نقد قرار گیرد برعکس  به عنوان "خلیفه ی شهید" و "شهید محراب" مورد احترام و تقدیس قرار گیرد؟!!
    لذا قاعدتاً امام علی(ع)  به قتل عمر در نماز جماعت و در مسجد النبی(ص) راضی نبوده اند و همانطور که گفتیم اساساً عملکرد ابولولو قابل دفاع نیست.
            بنابراين با اینکه عملکرد عمر بن خطاب درباره اهل بیت (ع) را کاملاً مورد نقد می دانیم در عین حال ترور او را نیز اشتباه دانسته ، معتقدیم امیرمومنان(ع) نيز به این قتل آن هم در مسجد و در حال نماز راضی نبودند همانطور که بعدها به قتل عثمان نیز رضایت ندادند و همه ی اين امور بدون اطلاع  ايشان انجام شده است. برخی معتقدند اينها همه توطئه ی مخالفان علی(ع) بود که می خواستند آن حضرت را همدستِ قاتلانِ خلفا معرفي کنند چنانکه معاويه ايشان را به همکاری با قاتلان عثمان متهم می کرد.(ر.ک. نهج البلاغه نامه ی 28 ) و عجيب آنست که شيعه ی علی(ع) امروز همان حرفي را می زند که معاويه و داستان پردازانِ دربارِ او در آن زمان می گفتند!. حضرت امیر (ع) بارها و بارها خود را از اتهامات معاویه تبرئه فرموده است. در نهج البلاغه مکرراً تاکیدات آن حضرت را بر اینکه در قتل عثمان دستی نداشته اند مشاهده می کنیم.
    نتایج مرگ عمر :
          نتیجه ی کار ابولولو چنان شد که عثمان به جای عمر نشست. در واقع باید گفت کاش عمر زنده می ماند تا امور به دست عثمان نیفتد و آنهمه ریخت و پاش در دستگاه حکومت راه پیدا نمی کرد و بنی امیه آنقدر قدرت نمی یافتند. عمربن خطاب با اینکه مورد انتقاد است اما به هرحال بیش از عثمان به سنت پیامبر اعظم (ص) پایبند بود و مرگ او زمینه ساز تسلط کامل بنی امیه و از بین رفتن بسیاری از سنتهای پیامبر اعظم (ص) شد. در واقع این عثمان بود که به بنی امیه (مروان و معاویه و.... ) پر و بال داد و شرایط را برای آنها فراهم کرد و بعدا خود نيز قربانی این اشتباه شد (عثمان خودش از تيره ی بنی امیه بود لذا به خاطر مسایل فامیلی به آنان منصب های حکومتی داد.)
    مرگ ابولولو :
          در کتب تاریخ آمده ابولولو پس از آسيب زدن به عمر و زخمی کردن تعدادی از نمازگزارانِ صف اول پا به فرار گذاشت اما نتوانست از مسجد بیرون برود و در همانجا مردم گلیم یا چیزی مانند آن بر سرش انداختند و او را دستگیر کردند در نهایت او که خود را گرفتار دید با همان خنجری که عمر را با آن زده بود خود را کشت(خودکشی کرد).
          اما درباره قبر او بايد گفت طبیعی است جنازه اش را در همان مدینه بدون تشريفات  دفن کرده اند. به هرحال او نتوانست بگریزد حتی نتوانست از مسجد بيرون رود بلکه همانجا خودکشی کرد چه رسد به اينکه پایش به ایران و کاشان رسيده باشد!!.  بنابرين اينکه برخی از عوام می گویند" ابولولو فرار کرده، نزد حضرت امیر(ع)  آمد و از ايشان پناه خواست و ايشان فرمودند: من تو را با طيّ الارض به کاشان می برم که مردمانش شيعه هستند" کاملاً بی پایه است زيرا مردم کاشان در آن زمان شيعه نبوده اند. مردم کاشان به تبعيت از قم شيعه شدند و چون رواج تشيع در قم بين سالهای 80 تا 115هجری آغاز شده بنابراين در سال مرگ عمر (سال 23 هجري) خبری از تشيع در کاشان يا در قم نبوده است.بلکه تشيع در آن زمان در ميان عده ای بسیار قليل در مدينة النبي(ص) منحصر بود.( ر. ک. رسول جعفريان ، تاريخ تشيع در ايران ص 173 )
        در يک کلام نمی توان قصه های عاميانه ی مربوط به ابولولو را که با عموم تواریخ شیعه و سنی تعارض دارند باور کرد.( درباره خودکشی ابولولو نيز  به منابعی که در فوق ذکر شد مراجعه فرمایید.) استاد رسول جعفریان معتقدند قصه های عوامانه زیادی در قرن 6 و 7 در میان شیعیان درباره ابولولو رواج یافته که فاقد مستند تاریخی و علمی است. ایشان با اینکه از اشتباهات عمر دفاع نمی کنند با این حال دفاع از ابولولو را نیز ناروا می دانند. ر.ک. تاریخ خلفا ص 110 )
    بهترین دفاع از تشیع :
          در پایان باید گفت بهترین دفاع از تشیع اینست که تشیعِ صحیح و معقول را بدون کم و کاست و بر اساس منابع معتبر و استدلال  به مردم معرفی کنیم که اگر چنین کنیم بسیاری از اهل سنت نیز به تشیع علاقمند می شوند. می توانیم بسیار مودبانه و مستند انتقادهای خود را به اهل سنت بگوییم و آرام و منطقی به گفتگو بنشینیم اما تظاهر به ناسزاگویی در شأن پيروان علی(ع)  نیست. امامان معصوم (ع) در روایات خود ما را به مدارا و برخورد نيکو( مجامله )  با اهل سنت فرا خوانده اند.ر.ک. المحاسن للبرقی  ج1
    وصايا أهل بيته(ع ) ص 18 و الكافي ج : 8 (كِتَابُ الرَّوْضَةِ ) ص2 تا 14
    نیز تفسيرالعياشي ج 1 ص 373   و نیز  بحارالأنوار ج71 ص 217 باب 14 و ج
    75 ص 215 باب 3 . همچنين ج27ص239  و ج71 ص217  . مجلسی(ره) در بحارالانوار تنها در باب التقية و المداراة تعداد 109 روایت درباره تقیه و مدارا نقل کردهاند. بحارالانوارج‏72 باب التقية و المداراة. نيز حاجي نوري(ره) در مستدرک الوسائل ج12ص306  باب وجوب كفّ اللسان عن المخالفين‏.

    در يک کلام :
         تشیع حقیقی همان اسلام حقیقی است به شرطی که آن را با خرافاتِ عوام الناس آميخته نکنیم. بايد پیرو تشیع امام صادق (ع)  بود که امامِ عقلانیت و اعتدال و منادی وحدت بود: تشیع معصومين(ع) : همان مکتبی است که پیامبر اعظم (ص) در روز غدیر خم مردم را به آن فراخواند.
    برخی از منابع :
    ابن اعثم كوفى ، أبو محمد أحمد / الفتوح / تحقيق على شيرى، بيروت،
    دارالأضواء، 1411 هـ ق
    برقى  ، احمد بن محمد بن خالد / المحاسن/ دار الكتب الإسلامية قم، 1371 هـ ق ‏
    جعفريان ، رسول / تاريخ تشيع در ايران / قم ، انتشارات انصاريان ،1385هـ ش
    جعفريان ، رسول / تاريخ خلفا / قم انتشارات دلیل ما ، 1383هـ ش
    دينوري‏ ، ابن قتيبة / الإمامة و السياسة(تاريخ الخلفاء)/ تحقيق علي شيري، بيروت، دارالأضواء، 1410/1990.
    رضی، شريف محمد بن حسين /  نهج البلاغه/ (نسخه صبحى صالح ) /انتشارات دار الهجره قم
    شهیدی ، سید جعفر / تاریخ تحلیلی اسلام / مرکز نشر دانشگاهی 1371هـ ش
    عياشى  ، محمد بن مسعود / تفسير العياشي / چاپخانه علميه تهران، 1380 هـ ق
    كلينى، محمد بن يعقوب /  الكافي/ دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هـ ش‏
    مجلسى، محمد باقر /  بحار الأنوار / مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هـ ق ‏
    نورى، ميرزا حسين / مستدرك الوسائل / مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 هـ ق
    برخی از منابع فوق از طريق نرم افزارهاي نور بويژه نرم افزار جامع
    الاحاديث و نرم افزار نورالسيرة که از توليدات مرکز کامپیوتری علوم
    اسلامی هستند استفاده شده است.


    نظرات شما عزیزان:

    نام :
    آدرس ایمیل:
    وب سایت/بلاگ :
    متن پیام:
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

     

     

     

    عکس شما

    آپلود عکس دلخواه:





عکس

درباره سايت

  • مجموعه محبان در سال 1428هجری قمری(1385خورشیدی) تحت عنوان هیئت عاشقان حیسنی و با تعداد معدودی از جوانان شهر و ریش سفیدان شروع به فعالیت کرد. و از همان ابتدا با در نظر گرفتن نیاز جوانان به مسائل فرهنگی اقدام به برنامه ریزی نمود که در ابتدا بصورت اردوهای زیارتی – فرهنگی ، مراسمات مذهبی «ایام محرم – ایام فاطمیه(س) و ...» برای تقویت و رشد این جوانان شروع شد. در ابتدا ورود به این جمع بصورت فردی و تحت عنوان هیئت صورت می گرفت و الحمدا... به عنایات خاصه امام زمان(عج) با موفقیت انجام پذیرفت و در نهایت منجر به تربیت افرادی شد که امروزه به عنوان مربی در مجموعه شروع به فعالیت می کنند. بعد از رشد تقریبی مجموعه از لحاظ نیرو و رشد تربیتی افراد مجموعه شروع به فعالیت در میان مدارس راهنمایی و دبیرستان های منطقه کرد که با موفقیت همراه بود و در سال 1387-1386 اولین ورود تربیتی افراد از مدارس به جمع را شاهد بودیم که هم اینک به عنوان مربی در کانون فعالیت می کنند.درحال حاضر این کانون دو تیم فوتسال در رده های سنی(جوانان- بزرگسال)دارد که سال 90در جام رمضان تیم بزرگسال قهرمان و جوانان چهارم شد.

آخرين عناوين

عکس

نويسندگان

کانون محبان حسینی سنخواست

عاشقان حسینی بزرگ ترین هیئت سینه زنی وزنجیر زنی شهر سنخواست